روایت یک آگهی جذاب روی سایت دیوار؛ فروشنده ۱۰ هزار جلد کتاب نفیس
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۰۱۲۴۳
«ده هزار جلد کتاب نفیس و کمیاب به صورت یک جا به قیمت ۲۰۰ میلیون تومان به فروش میرسد.» این آگهی بود که چند هفته پیش یکی از کاربران روی صفحه دیوار تهران منتشر کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، «ده هزار جلد کتاب نفیس و کمیاب به صورت یک جا به قیمت ۲۰۰ میلیون تومان به فروش میرسد.» این آگهی بود که چند هفته پیش یکی از کاربران بر روی صفحه دیوار تهران منتشر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آگهی که نه فقط در دیوار بلکه در شبکههای اجتماعی هم با بازدید بالایی روبرو شد. منصور غفاری نویسنده و پژوهشگر ادبیات به قول خودش سالهاست که کتاب از دستش بر زمین گذاشته نشده است. او متولد سال ۱۳۶۳ تهران است اما امروز در اردبیل زندگی میکند. چندین کتابخانه دارد و دیوارهای خانهاش را سرتاسر کتاب پر کرده است.
«من و سه خواهرم از اول با کتاب بزرگ شدیم. مادرم از روی جنایت و مکافات، کتابهای صمد بهرنگی و صادق هدایت برایمان دیکته میگفت. به خاطر همین حین مدرسه املا نوشتن از روی بابا آب داد برایمان خنده دار بود. معلم میگفت این املاها و اسامی چیست داخل دفترت نوشتی؟ با مادرم حرف زدند و او را رییس انجمن اولیا و مربیان مدرسه کردند.»
او امروز در کتابخانه شخصیاش حدود ۱۵۰ هزار کتاب دارد و به همین دلیل با جدا کردن برخی از کتابهای تکراری تصمیم به فروش ۱۰ هزار جلد آن در دیوار گرفته است. ۱۰ هزار جلد کتابی که به راحتی به دست نیامده و برای جمع کردن آن سختی زیادی کشیده است. در این چند روز به جز چند مشتری که از او خواستهاند مجموعهاش را دانهای پنج هزار تومان بفروشند، فرد دیگری با او تماس نگرفته است. «من به خاطر نیاز مالی کتابهایم را نمیفروشم. از همه اینها یک نسخه برای خودم دارم و نمیخواهم کتاب احتکار کنم. این کتابها منبع و مرجع هستند و خواستم عموم مردم از آن استفاده کنند. خریداران عمده فکر می کنند از روی نیاز مالی میفروشم در حالی که میتوانم تا پیدا شدن فردی که به این مجموعه نیاز دارد صبر کنم.»
با اینکه این پژوهشگر حوزه ادبیات حدود ۱۵۰ هزار جلد کتاب دارد، اما مطمئن است که هیچ گاه برخی از کتابهایش را نخواهد فروخت. «چاپهای اول بینوایان، دکتر ژیواگو، دکتر هوگو، مردی که میخندند و آرشیوهای قدیمی انتشارات خوارزمی را خیلی دوست دارم و دلم نمیآید هیچ وقت آنها را بفروشم.»
برای این پژوهشگر حوزه ادبیات غیر از کتاب خواندن، انگیزههای دیگری هم برای کتاب خریدن وجود داشته است. او روایت میکند: «من گاهی غیر از خرید جزئی، کتابخانههای شخصی افراد را میخرم. یکی دلخوشیهای من پیدا کردن نامههای افراد بین کتابهاست. یک بار یک نفر کتابخانهای به من فروخت که آنقدر نامه از بین آن درآمد که توانستم نامههای آن را طبقه بندی و دستهبندی کنم. پرسان پرسان صاحب نامهها را پیدا کردم. معلوم شد اینها نامههایی بوده که 40 سال پیش دو نامزد آنها را به هم میفرستاند. آن دو نفر ازدواج کرده بودند و حالا دو پسر بزرگ داشتند. فهمیدم نامزدی آنها 4 سال طول کشیده بود که به دلیل رخدادی حین نامزدی ممکن بود از هم جدا شوند.»
برای او هر کتابخانه، حاوی قصهای جداگانه بوده است. به همین خاطر عادت دارد هر بار کتاب خانهای خریده دانه دانه بین کتابهای آن را گشته تا نامهها یا دست نوشتههای بین آن را پیدا کند. او بر اساس این تجربه یک فیلمنامه هم نوشته که دوست دارد روزی آن را بسازد. نویسنده کتاب «مترسک خیانت ممنوع است» تعریف میکند: «برای مثال یک بار دیگر هم وصیتنامهای از لای کتابهای فروخته شده پیدا کردم و به خانواده فروشنده برگرداندم یا یک بار لای قرآن فرد متوفی پول پیدا کردم. به خاطر همین اتفاقهاست که هر بار یک کتابخانه میخرم شماره تلفن و آدرس افراد را میگیرم تا اگر این وسایل را پیدا کردم راهی برای پس دادنشان داشته باشم.»
هزار جلد کتاب از دیوار خریدهام
او بیشتر نیازش را نه به صورت عمده، بلکه با خرید جزئی تهیه کرده است. « مثلا گاهی وقتی از تبریز یا از تهران برمیگردم یک چمدان کتاب با خودم میآورم یا روزی نیست که از دیوار خرید نکنم. همین امروز از دیوار کتاب تاریخ عشق ترجمه خانم علیدوستی را خرید کردم. معمولا وقتی به کتاب دسترسی نباشد از دیوار میخرم؛ شاید تا امروز از این سایت هزار جلد خرید کردهام. قبل از دیوار هم بیشتر به کتاب های قدیمی و دست دوم اعتماد دارم. به خاطر همین بیشتر کتابهایم دست دوم است.»
همه کتابخانهای را که برای فروش گذاشته، کتابهای حوزه ادبیات پر کرده اما رشته تحصیلی او حسابداری بوده است. غفاری درباره علاقه خود به ادبیات میگوید:« به خاطر اصرار پدرم رشته حسابداری را انتخاب کردم و ۱۵ سال از ادبیات دور افتادم. اگر از اول ادبیات خوانده بودم مسیر زندگیام عوض میشد. هشت سال حسابدار ارشد بود اما نتوانستم ادامه دهم تا اینکه یک روز همه چیز را رها کردم و دانشجوی ترم یک ارشد ادبیات شدم. حقوق بالایی داشتم و رئیس و خانوادهام بارها شماتتم کردند اما ما دکان و پیشه خود را سوختهایم. دیوانگی جزئی از ادبیات است و من هم مستثنی نیستم. ادبیات محض را تمام کردم و دوباره دانشجوی ادبیات ملل شدم. ادبیات برای من شبیه به یک معشوقه است. وقتی به عنوان حسابدار جایی مشغول به کار شده بودم، هر بار از سر کار بیرون می آمدم فکر میکردم خوب است یک لیوان آب انار شش هزار تومانی بخرم اما دست آخر پشیمان میشدم. با خودم میگفتم جمعه میتوانم با آن دو کتاب بخرم.»
او علاوه بر کتاب و مجله، فیلم و صفحه گرامافون، دستگاه گرامافون و تمبر هم جمع میکند که اگرچه به کاملی کتابهایش نیست اما میگوید بدون آنها چیزی از زندگیاش ناقص میشود. «این آرشیو کتاب، مجله محصول سبک زندگی من از کودکیام است. من در مدرسه تمام پول توی جیبیهایم را خرج خرید کتاب میکردم و هیچ وقت در نوجوانی فکر ماشین و بقیه چیزهایی که مردم به آن فکر میکردند نبودم. علاوه بر کتاب، از هفت سالگی آرشیو اختصاصی مجلات سینمایی هم جمع میکردم که اگر دفتر سینمایی یا علاقهمندی بخواهد آنها را میفروشم.» او میگوید بدون آرشیوهایی که از فیلمها جمع کرده نمیتواند زندگی کند چرا که معتقد است ادبیات، سینما و موسیقی ما را از جهان بیرون بینیاز میکند. «انگار بدون این سه جهان چیزی کم خواهد داشت.»
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: پژوهشگر ادبیات جنایت و مکافات هزار جلد کتاب پیدا کردم نامه ها کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۰۱۲۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موزه نادر، خانهای برای ادبورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود- در گوشهای از اراضی عباسآباد یادگاری از نویسنده نامدارایرانی برجای مانده که به تعبیر کسانی که او را میشناسند نه تنها باید آثارش را با شور مزمزه کرد بلکه باید نگاهش به زندگی را زیست.نادر ابراهیمی همچنان در کنار کتابدوستان است.
متولد 1315 و متوفی در سال1387. فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی از دانشگاه تهران. نویسنده، داستان نویس، مترجم، فیلمساز و پژوهشگر. القابی که به خودی خود موجب نشده است تا خیل عظیمی از جوانان امروز و دیروز به آثار نادر ابراهیمی روی بیاورند. از سال 98 که بخشی از لوازم شخصی و کتب وی در گوشهای از خانه شعر و ادبیات به نمایش در آمد، فضا نیز برای معرفی هر چه بیشتر او به علاقهمندان به کتاب فراهم شد.
بعد از فوت این نویسنده به همت و پیشنهاد همسرش فرزانه تهرانی مقدم آثار وی در خانه شعر و ادبیات موزهای را از آن خود ساخت. هر چند شیوع کرونا موجب شد تا رونق این مجموعه کمی با تأخیر مواجه شود اما در نهایت خانهای برای نادر ابراهیمی شکل گرفت تا زمینهساز معرفی هر چه بهتر وی باشد.
5 هزار جلد کتاب از کتابخانه شخصی
موزه نادر ابراهیمی یک کتاب درس است. اشیا بیجانی که هر یک بخشی از زندگی و عقاید نویسنده کرمانی را نمایان میسازد، جانی تازه به رگهای بازدیدکننده میبخشد.این مجموعه تداعی چگونه زیستنی است که نادر در کتابهای خود تلاش میکرد به مخاطب انتقال دهد. وی که از 15 سالگی نوشتن را آغاز کرد در «چهل نامه کوتاه به همسرم»، «بار دیگر شهری که دوست میداشتم»، «خانهای برای شب»، «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل»، «یک عاشقانه آرام»، «مردی در تبعید ابدی» ، «آرش در قلمرو تبعید»، «بر جادههای آبی سرخ» و «تضادهای درونی» نظر عموم مردم و اهالی شعر و ادب را به خود جلب کرد و جوایز متعددی را از آن خود ساخت.
علاوه بر معرفی آثار وی دراین مجموعه، 5 هزار جلد از کتابخانه شخصی شاعر و نویسنده جانمایی شده است. اما اینها نیز به تنهایی گویای عقاید متعالی وی نیست. لوازم شخصی و نوع زندگی منظم، همراه با برنامه ریزی و تربیت اخلاقی و فکری بازدیدکننده را متوجه خلأهایی میسازد که در تکاپوی زندگی روزمره به فراموشی سپرده است. نادر ابراهیمی با انضباط و تعهد و به قول خودش عشق وایمان، آثاری را به جای گذاشته که چندین نسل از کتاب دوستان ایرانی را سیراب کرده است.در لوحهای تقدیر و جوایز ملی و بینالمللی توجه کارشناسان و خبرگان داخلی و خارجی به آثار او دیده میشود. بر خلاف شعرا و نویسندگان دیگر، موزه نادر ابراهیمی در خارج از خانه وی دایر شده و بااین وجود آن ارتباط معنوی با نویسنده در آثار وی برقرار است.
توجه به تربیت کودکان
دو ساعت ورزش، 30 صفحه خواندن متن، یک ساعت خدمت و عبادت، یک ساعت بازی با رایکا(دخترش).
این برنامه روزانه که در پانویس آن آمده مهربانی، ادب،ایمان، آرامش، طهارت، پرهیز، کار، کار، کار، کار، گویای توجه نویسنده به تربیت قلبی و فکری خود است.
در عین حال از خدمات نادر ابراهیمی به یادگار گذاشتن کتابهای ارزنده ویژه کودکان و نوجوانان بود. کتبی مانند «دور از خانه»، «کلاغها»، «سنجابها» و «قصه گلهای قالی» . فعالیت حرفهای وی برای ادبیات کودک با تأسیس موسسه «همگام با کودک و نوجوان» آغاز شد که بعدها این مجموعه عنوان ناشر برگزیده آسیا و ناشر برگزیده نخست جهان را کسب کرد.
وی همچنین تصویرگری کتب کودک از جمله کتابهای «راه دور»، «گل هفت رنگ»، و «ما بوته گل سرخ را از خواب بیدار کردیم» در کارنامه وی میدرخشد.
در عین حال که نادر ابراهیمی آثار درخشانی برای کوچک و بزرگ خلق کرده است بخشی ازفعالیتش نیز مربوط به نوشتن فیلم نامهها اختصاص داشت. میتوان به فیلمنامههای «آخرین عادل غرب» و «صدای صحرا»، «روزی که هواایستاد»، «سفرهای دور و درازهامی و کامیدر وطن» نیز اشاره داشت.
غربتی پرمعنی
نادر ابراهیمی یکی از فاتحان قله ادبیات فارسی است. صعود بر قلب مخاطب و پا نهادن بر موانع و سخت کار کردن از ویژگیهای آثار خلق شده نویسنده برگزیده ادبیات داستانی است. اما به مانند بسیاری از چهرههای فرهنگی و هنری غربتی پرمعنی همچون غباری بر روی آثار وی نشسته است. در وضعیتی که خلأ معنی و محتوا در کتاب و در آموزش عمومی بیداد میکند، آثار نویسندگانی چون نادر ابراهیمی آنچنان که باید دستاویز تربیت روحی و فکری جامعه نیست.
در واقع به جای معرفی چهرههایی همچون ابراهیمی،این خود علاقهمندان به کتاب هستند که جستجو کرده و پی به گنجینههای فکری آنها میبرند. هر چند باید اقدام همسر شاعر را در زنده نگه داشتن ظرفیت تربیتی نادر ابراهیمیپاس داشت اما شعرا و نویسندگان بیش ازاینها میبایست مورد توجه قرار گرفته و آثارشان دستمایه تولید آثار هنری دیگر باشد.
کتابخانه کودک و نوجوانی که از آثاراین نویسنده سهمی ندارد یا صنعت سینمایی که فیلمنامههای وی را در گوشهای بایگانی کرده است و امروز از ضعف فیلمنامه گله و شکایت دارد و گردهماییهای فرهنگی که از قدرت و آموزههای فکری نویسندگانی چون او بیبهره است، به منزله جهالت و بیتوجهی به میراث معنوی است. نویسنده سالها و دههها از عمر خود را با دقت و تلاش مستمر برای نوشتن کتاب و فیلمنامه صرف کرده است، پژوهش کرده و هر آنچه لازم بوده و لازم دیده را در کتب خود آورده است و امروز نباید صرفاً، کتاب یک عاشقانه آرام وی به عنوان کادوی عشاق به یکدیگر مورد توجه قرار گیرد.
مهمانی هر روز هفته یار مهربان
خانه شعرا و نویسندگان منزلگاه گنجینههای معنوی و فکری ماست اگر سری نزنیم گرد غفلت بر روح و روانمان خواهد نشست و ما را از اصلمان دور خواهد ساخت.
رئیس خانه شعر و ادبیات در خصوص معرفی آثار فاخر ادبیات ایرانی در این مجموعه و در خانه موزه نادر ابراهیمی به خبرنگار آنا گفت: در همه دنیا کتاب و ادبیات دو موضوع تنیده در هم است و 70 درصد کتابهای منتشره در دنیا به ادبیات مرتبط است. با این پیش فرض ما هر روز برنامه داریم. شنبههای روایتخوانی، یکشنبههای مثنویخوانی، دوشنبههای شعر و سه شنبههای داستان.
مهدی قزلی تاکید کرد: علاقهمندان میتوانند به صورت رایگان دراین نشستها شرکت کرده و لذت خواندن را تجربه کنند. حتی نویسندگان میتوانند کتاب های خود را دراین جلسات خوانده و نظر عموم را دریاف کنند.
وی با اشاره به خواندن کتاب همراه با حضور نویسندگان اضافه کرد: در کتابخانه نادر ابراهیمی هم که نوعی از قفسه باز است افراد میتوانند در محل مطالعه کنند و حتی میتوانند کتاب های ارزشمند این نویسنده را بخوانند.
رئیس خانه شعر و ادبیات به تولید ویدیو و محتواهایی جهت درج در شبکه های اجتماعی و حتی معرفی کتابها از طریق صدا و سیما اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال برنامههای 10 کتاب که در دهه فجر با هدف معرفی 10 کتاب مرتبط با انقلاب اسلامی برگزار شد و یا برنامه «کتابم» که معرفی 34 کتاب توسط نویسندگان در دوره قبلی نمایشگاه کتاب بود.
وی به معرفی 80 کتاب در نمایشگاه کتاب امسال اشاره کرد و گفت: در معرفی آثار خوب و یا آینده دار تمامی ظرفیت خود را به کار بستهایم. ضمن اینکه ما در حوزه نشر فعالیت نداریم و هدف معرفی کتابها است و به جای چاپ و نشر به دنبال کتابخوانی هستیم.
قزلی معتقد است به اندازه کافی کتاب خوب برای خواندن داریم و همچنان کتابهایی نوشته میشود که ارزش خواندن را داشته باشد. به دلیل افزایش کمیت کتابها پیدا کردن کتاب خوب سخت شده است. در گذشته فقط افراد حرفهای در حوزه نشر کتاب فعالیت داشتند امروز هر فردی قادر به چاپ کتاب خوب است.
رئیس خانه شعر و ادبیات این وضعیت را اقتضای زندگی امروزی دانست و گفت: ما در دوره تلاطم اطلاعات هستیم. کتابهای زیادی برای خواندن است و هدف ما معرفی کتابهای مناسب برای تمامی اقشار است واینکه بتوانیم کمک حال کسانی باشیم که به دنبال مطالعه کتاب هستند و تلاش میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که کدام کتاب برای کدام مخاطب مناسب است.
انتهای پیام/